کد مطلب:315526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:161

هلاکت معاویه
معاویه در اضطراب از جنایاتی كه مرتكب شده بود و زیر بار سنگین گناهان، به استقبال مرگ رفت، در حالی كه افسوس می خورد و می گفت: «وای بر من! از ابن ادبر - مقصودش حجر بن عدی بود - به خاطر او روز دشواری در پیش خواهم داشت».

آری او، روزی دشوار و حسابی سخت در پیشگاه خداوند دارد؛ نه تنها به خاطر حجر، بلكه به سبب به ناحق ریختن خون مسلمانان.



[ صفحه 123]



او دهها هزار تن از مسلمانان را به كشتن داد و سوگ و اندوه را در خانه ها برقرار كرد.

او بود كه با حكومت اسلامی جنگید و دولت امویان را كه بندگان خدا را برده ی خود كرد و بیت المال را اموال شخصی خود ساخت، به وجود آورد.

او بود كه شریرترین بندگان خدا را چون زیاد بن ابیه بر مسلمانان مسلط كرد تا بر آنان ظلم روا دارد و آنان را لگدمال كند. او بود كه پس از خود، یزید را به خلافت برگزید تا آن حوادث دهشتناك را در اسلام بیافریند و در ضدیت با اسلام و پیامبر چون نیای خود ابوسفیان رفتار كند. او بود كه امام حسن (علیه السلام) را مسموم كرد. و همو بود كه دستور سب اهل بیت (علیهم السلام) بر منابر را صادر كرد و آن را بخشی از زندگی عقیدتی مسلمانان قرار داد. به اضافه ی اعمال ناروای دیگری كه حساب او را نزد خداوند، سنگین و سخت خواهد كرد.

به هر حال، معاویه هلاك شد؛ هلاكتی خوار و مورد استقبال دیگران. دیوار ظلم شكست و پایه های ستم به لرزه درآمد و سردار بزرگ عراقی «یزید بن مسعود نهشلی» هلاكت معاویه را به مسلمانان شادباش گفت. ولیعهد معاویه؛ یعنی یزید هنگام مرگ پدر، در آنجا نبود، بلكه در شكارگاهها با عربده های مستانه و در میان نغمه های خنیاگران و نوازندگان از همه جا بی خبر بود.

در اینجا سخن از حكومت معاویه را كه سنگین ترین كابوس در آن زمان به شمار می رفت و عالم اسلامی را دچار مصایبی تلخ كرد، به پایان می بریم.

ابوالفضل العباس (علیه السلام) شاهد فجایع وحشتناكی بود كه سایه های آن، حكومت مسلمانان را فراگرفته بود.



[ صفحه 124]